نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علوم انسانی» ثبت شده است

استاد صادق زاده(حفظه الله)


موسسه امام خمینی دبیرخانه مفتاح

5/شهریور/96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۱۵
رسول لطفی




دوره آموزشی مفتاح

استاد احمد واعظی

4/شهریور/96

·     

·        در مورد با معضلات اجتماعی ما دسته کم چهار جور دانش احتیاج داریم:

1.     دانش توصیفی: گزارش وضع موجود است. این با روش های کمی وآماری صورت می گیرد. این ربطی به فقه ندارد.

2.     دانش تبیینی: به علل ومناشی امر می پردازد.چه سلسله علل وعواملی باعث شده این وضع پدید بیاید.چه مقدار فقدان منابع طبیعی موثر است چه مقدار عوامل بیرونی موثر است؟و...

3.     دانش هنجاری: ترسیم وضع مطلوب است.مثلا در جامعه اسلامی وضعیت اقتصادی مطلوب چیست؟! وضعیت اشتغال مطلوب چیست؟!آیا زنان چه سهمی در اشتغال باید داشته باشند؟!

4.     دانش توسعه ای: ارائه راه کار ونقشه راه برون رفت از وضع موجود به وضع مطلوب است.

ارائه نقشه راه وراه کارهای برون رفت از وضعیت موجود به وضعیت مطوب است وپاشنه آشیل حکمرانی این جاست..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۵۲
رسول لطفی

اساتید و بزرگان ما امروزه وظیفه دارند این منطقه ممنوعه ای که در زمینه علوم انسانی به وجود آورده اند را فتح کنند و انسان های ضعیف النفس و دلباخته این مبانی را که به تراوشات فکری بیگانگان نگاه میکنند- با اقتدار از تمامی عرصه های فکری و علمی دور نمایند بلکه انشا الله در سالهای آینده علوم انسانی کشور از این حالت انزوا و غربت خارج شود.

شهید مرتضی مطهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۱۳
رسول لطفی



یکی از کارهای علوم اجتماعی توصیف انسان مطلوب است واین مبتنی بر ایدولوژی که در قرن18 شکل گرفته است یعنی امکان ندارد کسی به توصیف انسان مطلوب بپردازد واز ایدئولوژی نشأت نگرفته باشد وبیشترین تاثیر را ایدئولوژی لیبرالیستی و سوسیالیستی بر علوم انسانی داشته اند.

اگر می خواهند کسانی در علوم انسانی تحولی داشته باشند باید توصیفی از علوم انسانی مدرن داشته باشند.

حال چرا این علوم مدرن شکل گرفت وبه توصیف انسان مطلوب پرداخت وبعد با فلسفه ارزش باید ونباید هایی ترسیم کرد ؟! سرش این است که مدرنیته که مبنای اومانیزم است یعنی انسان می خواهد بدون دستاورد خدا که وحی است کمک بگیرد وخودش روی پای خود بایستد لذا توصیف انسان مطلوب او مبتنی بر ایدئولوژی مدرن است وتحقیقات  تجربی برای انسان محقق است وباید نباید هایی را بر این پایه گذاری کرده است...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۳
رسول لطفی


ما یک جریان محافظه کار در کشور داریم که از این طریق نان می خورند به همین دلیل است که با هر نوع تحول در علوم انسانی مخالف هستند زیرا منزلت خود را از دانشگاه های فعلی کسب کرده اند.
وی با تأکید بر این که چنانچه انقلابی باشد که پاسخ های جدیدی به علوم انسانی ندهد این انقلاب یک انقلاب پیشتاز نخواهد بود.... این مسیر ده تا 20 شهید می خواهد تا در آن تحول ایجاد شود مانند مسئله هسته ای!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۶ ، ۱۰:۰۶
رسول لطفی

 علم ساختار شناسی
        حجت الاسلام عبدی   
                                      


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۲
رسول لطفی

پشتوانه نویسنده قوی در هر زمینه ای یک شالوده ای از فکرهای بلندی است که که واژگان از آن ترشح می کنند و طبق غرض ونظر به سمتی هدایت می شوند که در حیطه چارچوب ذهنیت فکری واقع شده است. 

نویسنده ای که پشتوانه فکری او نظام مند باشد عمق و دقت کلام وی قطعا بهتر است و خلاصه عظمت افکارش در پشت نوشته هایش پنهان شده است واوج کمال مکتوباتش به صحت وسقم و قوت در نظام ذهنی خودش است.

شیخ اعظم انصاری(ره) یکی از بزرگانی است که بزرگی و وسعت و دقت وعمق و پختگی و... کتاب هایش در زمینه های فقهی واصولی حاکی از قدرت فکری اوست.

یک نظام معرفت شناسانه ای که حاکم بر ذهن ایشان است وظاهرا از استاد خود علامه نراقی(ره) اخذ نموده است نظام معرفتی ضدی است. مثلا در عبارت ( لو لم یعلم أن الطهاره مما لا یرتفع برافع لم نقل فیه!) به جای آنهمه نفی می فرمود (لو نشک فی اقتضایه..) ! در رسائل زیاد از این عبارتهاست...

شیوه فهم به اشیاء شیوه وجودی نیست شیوه شناخت وجود بواسطه عدم است لذا ایشان در ظهورات می فرماید اصل عدم القرینه هم جاری کنیم.!

اینرا معرفت شناسانه ضدی می نامم که با شناخت مضاد می توان مطلب را فهم کرد.(تعرف الاشیاء باضدادها)آن موقع می توان مرز وجود وعدم را شناخت!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۳۵
رسول لطفی

*تلخند

هنر نمایی آدم های بزرگ در جامعه کنونی ترسیم فضای خنده و ایجاد انرژی مثبت در اطرافیان است... در زندگی دنیایی که امروزه به پیچیدگی شهرت پیدا کرده و جنگ اراده ها شده است نیاز به آرامش وفضای اجتماعی شاد است...

برای شناخت متد خنده وشاد زیستن از نظر دین می خواهم بگویم وبنویسم آن چه را که خودم از دینم فهمیده ام....

دردی که در تمام علوم بی داد میکند نشناختن درست محل دعواست لذا از اینجا می نویسم که اگر بخواهیم از درد درست نشناختن فرهنگ خنده وشادزیستن بنویسیم که کتابی قطوری خواهد شد قبلش لازم است بگویم دین را صحیح نشناختیم...

این اشکال من بر تمام مسلمین و فقهای بزرگ ماست که به نحوی دین را تک بعدی و فرد گرا معرفی کرده اند و جامعه امروز به گونه ای شده که دانشجوی جوان می پرسد اسلام در بعد اجتماع آیا حرفی دارد؟؟!!

من می گویم اسلام دین اجتماعی است به قول حضرت امام هر چیز در مقابل حکومت قرار گیرد محکوم به فناءست................................!

پس بیاندیشیم در دین چگونه جامعه ای نشاط آور را می خواهد ترسیم بنماید؟!! از اینجا ذهنیت را شروع کنم تا درست به مقصد برسیم

بحث نشاط وخنده وفرهنگ سازی صحیح نیازمند به مقدمه ای دارد که باور کنیم وبفهمیم دین ما اصالت را با جامعه بخشیده و تشکیل حکومت الهی در روی زمین از اهداف اساسی است در نتیجه به یقین می رسیم جامعه ایده آل واقع نما را باید ترسیم کرد و حال سوال ایجاد خواهد شد آیا در این جامعه جایی برای خندیدن است؟! یا جامعه ای در مسیر سعادت است که از خنده وشوخی بپرهیزد و آنرا مورد مذمت قرار دهد!؟!

یاعلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۲۳
رسول لطفی