نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

مکتب شناسی فقه

پنجشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۵:۰۳ ب.ظ

فوائد مکتب شناسی:

1.    حل فرع فقهی به چند روش

2.    حل معضلات فقهی به چند روش

3.    بررسی واخذ نقاط قوت مکاتب فقهی گوناگون

4.    ایجاد مکتب جدید (خیلی از مکاتب فقهی ناخودآگاه است! ما می توانیم با درک درست ازمکاتب پاسخگوی مسائل روز باشیم! )

5.    تسریع در تعلیم وتعلم و ملکه اجتهادی



نقد وبررسی شناخت مکتب فقهی از دیدگاه استاد عابدی شاهرودی


تعریف مکتب شناسی

کمتر به تعریف مکتب اشاره شده وبیشتر به این سمت وسو رفته اند که این مکاتب چگونه شکل گرفته است.

§        مکتب: نظام علمی مدون است.

مثلا مکتب قم و نجف!

-         مکتب سامرا مکتب نیست بلکه یک روش خاص تعلیمی است.

مکتب از دیدگاه آیت الله عابدی شاهرودی

آقای عابدی شاهرودی به چند نکته خیلی تکیه دارند:

{ مکتب مسلک وگرایش نظام واره ای از مبادی ، اصول ونظریه ها در یک علم خاص}

این علم خاص یک بخش غیراکتسابی دارد که عقل همگانی است وامتناع تناقض و... همه استفاده می کنند. ویک قسم هم بخش اکتسابی آن هاست.

حال اگر بخش اختصاصی واکتسابی مکتب دوم به طور سیستماتیک  با مکتب اول متفاوت باشد یک مکتب جدیدی را تشکیل می دهد مثلا ابن سینا با مکتب اشراق متفاوت است چون صورنوعی را قبول ندارد.

ملاک تشکیل مکتب

ملاک تشکیل مکتب میزان تاثیرگذاری آن بر سایر مسائل به نحو وسیع است!

ملاک مکتب= به طور کلی باید بنیادی باشدبدین نحو که به نظام آواره برگردد وبا تغییر آن نظریه عمده یا همه آن به هم بریزد لذا مبانی اصولی و رجالی و... اگر خاص باشد مکتبی تشکیل می گردد!}

به هرحال ایشان معتقد است به طور سیستمی و وسیع تاثیرگذار باشد! در جای دیگر می فرمایند:

{سیستم از مبانی مسائل موضوع روش تشکیل شده واگر یکی از اینها بهخاطر مبانی به هم بریزد سیستم جدید است!}

در مورد مکتب فقهی نیز می فرمایند:

{مکتب فقهی عبارت است از مجموعه نظریه ها که طبق ملاکهایی از مجموعه ای دیگری که آن هم مکتب دیگری را تشکیل می دهند متمایز می شوند... پایه اینها هم علم اصول است. اگر در نظریه ای از این علم مبنای خاصی اتخاذ کنیم این مقتضی موجود است که مکتب جدیدی حاصل بشود.

پس مکتب جدید:

1.    به صورت سیستمی ونظام واره باشد

2.    به طور وسیع تاثیر گذاری داشته باشد!}

البته مثال نقضی در این زمینه وجود دارد مثلا آقای بروجردی در مباحث اصولی قائل است خبر موثوق الصدور حجت است وشیخ انصاری هم همین مبنا را دارد وبا اینکه خیلی از پایه های مبنایی با شیخ اعظم تفاوت ندارد با این حال می بینید اینها با هم متفاوت است.مبنای اصول هر دو در خبر موثوق الصدور یکی است ولی فرق آنها در نحوه ظهورگیری است! روش ظهور گیری متفاوت است.

آیت الله بروجردی دقیقا مبانی هرمنوتیک را پیاده سازی می کنند با اینکه ظاهرا اسم آن را هم نشنیده اند:

در هرمنوتیک :

1.    متن

2.    ماتن

3.    زمینه متن

ایشان می فرماید متن را باید با در نظر گرفتن زمینه متنی لحاظ شود تا مراد ماتن روشن بشود.!

همین روش ظهور گیری باعث شده اطلاق ها وتقییدها وعموم وخصوص ها تفاوت پیدا شده است!

تنها کسی که حرف جدید وکار جدیدی پخته ای را در فقه بعد از مکتب شیخ داشته مربوط به مکتب آقای بروجردی است.

امام خمینی بیشتر در زمینه فلسفه فقه است که تفاوت ایجاد نموده است یا در اهداف به فقه یا در نگاه های کلان فقهی است. ایشان فقیه را محور همه احکام  می بیند! مثلا ببینید دیدگاه امام خمینی نسبت به باقی در رابطه با خمس  این است که خمس وضع شده تا اینکه فقیه بتواند جامعه را بدست بگیرد! خمس منبع مالی در دست فقیه است تا بتواند جامعه اسلامی را طبق اغراض خاصی هدایت بکند! این نگاه در هیچ کس دیگر نبوده است! همه اینها وضع شده وتشریع شده تا ابزار فقیه باشد! این نگاه های فلسفه فقهی خیلی مهم است!

فقه جواهری بخاطر انضباط نیست همه فقهاء انضباط دارند.. صاحب جواهر اینگونه است که در جایی که گیر بشود پای فقیه را به میانه می کشد مثلا اگر زن شخصی گم شد فقیه است که می تواند طلاق را جاری کند!و... لذا می گوید کسی که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد بویی از فقه نبرده است!

صاحب جواهر نظام واره دارد واین بخاطر شیوه فقاهی ایشان است نه اینکه مبنای خاصی داشته باشند.

به هر حال اشکال ما به دیدگاه آقای  عابدی این است که اختلاف در مبانی اصولی و... نباشد ولی بازهم مکتب ساز باشد.

بحث مکاتب فقهی ریشه فقهی دارد.مثلا صاحب جواهر کسی است که مکتب فقهی را مطر ح می کند وبه برخی از این مکاتب ایراد می گیرد. شما search کنید  " مختل الطریقه " ایشان شهید ثانی ، محقق اردبیلی را مختل الطریقه بیان می کند!

مکتب سازی را نمی توان اختلاف در مبانی باشد! نمی توان با آنها موافقت کرد. مثلا صاحب حدائق اخباری به گونه ای از روایات برداشت می کند و استدلال می نماید که فقهاء دیگر اینگونه نیست که اقوال او را از اساس طرد کنند! با اینکه مبانی اصولی ورجالی و... متفاوتی دارد ولی روند اجتهادی ایشان چندان تفاوتی ندارد. اما اختلاف اساسی ایشان در تعادل وتراجیح است. ایشان معتقد است که در اختلاف روایات را تقیه می بیند! 

صاحب جواهر با اینکه در خیلی از مبانی با صاحب ریاض و قبل خود متفاوت نیست با این حال مکتبی دارد که با مکتب شیخ متفاوت است!

اجتهاد:

1.    موضوع شناسی

2.    حکم شناسی

این روشی که برای رسیدن به حکم است تفاوت دارد واین پایه مکاتب فقهی شده است! سازوکار رسیدن را باید لحاظ کردکه مبتنی بر سیره بزرگان است.

مکتب روند استنباط است نه مجموعه ای نظریه ها! یک سازوکار است...

بحث فقه مقارن و.. را از ایشان پرسیده اند ایشان فرمودند:

{ هر زمانی که بر اثر دیدگاه ها در این زمینه ها نظامی از نظریه ها به صورت منسجم ومرتبط به وجود آید مکتب فقهی به وجود می آید....

در مورد فقه مقارن این گونه تاثیر وتاثرات رخ می دهد ولی چون نظام مند نیست نمی تواند مکتب ساز باشد!}

{گاهی مبنا فقها این است که در هر مساله فقهی  شرح صدور روایت وفضای آن را بررسی می کنند بعد مفاد روایت را بررسی می کنند یا مبنایشان این است که به کتب فقهی اهل سنت هم رجوع می کنند حال اگر مبنای فقیه رجوع به این منابع اهل سنت باشد ودیگری نباشد آیا این مکتب ساز است؟!

پاسخ استاد عابدی : ....اگر در امری مساله به مبانی برگشت نتیجه تابع مبانی است ولی طبیعت فقه مقارن بماهومقارن اقتضای پیدایش مکتب ندارد بلکه اگر فقه مقارن نباشد واز مبانی یک مکتب صرف نظر شود ومبنای دیگری اتخاذ شود دیگر فقه مقارن نیست بلکه فقه احتجاجی است! پس مادامی  که به احتجاج نرسیده منظم ونحت یک نظام نیست اما وقتی که به اجتجاج رسید وباعث منتج شدن در مبنای شد...

بله در فهم نصوص زمان معصوم تاثیر دارد...این از باب زمینه های موضوع نصوص ودلالت است }

 ایشان می گوید مکتب در جایی است که حرف تاثیر منظمی ایجاد کند اما فقه مقارن تاثیر گذار است ولی جزیی است ولی مکتب ساز وسیستمی نیست.



نظرات  (۱)

رسول خودتی ؟ خخخخخخخخخخخخخخخخ

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی