نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

۱۶ مطلب با موضوع «حوزه انقلابی» ثبت شده است




یکی از کارهای علوم اجتماعی توصیف انسان مطلوب است واین مبتنی بر ایدولوژی که در قرن18 شکل گرفته است یعنی امکان ندارد کسی به توصیف انسان مطلوب بپردازد واز ایدئولوژی نشأت نگرفته باشد وبیشترین تاثیر را ایدئولوژی لیبرالیستی و سوسیالیستی بر علوم انسانی داشته اند.

اگر می خواهند کسانی در علوم انسانی تحولی داشته باشند باید توصیفی از علوم انسانی مدرن داشته باشند.

حال چرا این علوم مدرن شکل گرفت وبه توصیف انسان مطلوب پرداخت وبعد با فلسفه ارزش باید ونباید هایی ترسیم کرد ؟! سرش این است که مدرنیته که مبنای اومانیزم است یعنی انسان می خواهد بدون دستاورد خدا که وحی است کمک بگیرد وخودش روی پای خود بایستد لذا توصیف انسان مطلوب او مبتنی بر ایدئولوژی مدرن است وتحقیقات  تجربی برای انسان محقق است وباید نباید هایی را بر این پایه گذاری کرده است...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۳
رسول لطفی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۶
رسول لطفی

نظام سازی فقهی

"نظام‌سازی فقهی و بررسی چگونگی کشف، ساخت و پرداختِ نظامات فقهی"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۶ ، ۰۲:۳۹
رسول لطفی


اندیشه رهبران باید مورد آنالیز وارزیابی قرار بگیرد ومدل جامعی برای اداره جامعه به دست بیاید وتجربه مدیران پیشین برای رهبران بعد در جامعه سازی دولت سازی ملت سازی نظام سازی بماند.

همانطور که می توانیم مقوله ای به نام تفکر ایدئولوژی ودکترین خمینیزیم را معرفی کنیم ویا حتی از ایدئولوژی خامنه ایزم یاد کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۶ ، ۰۱:۰۴
رسول لطفی


مرام نامه

قسمت دوم

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۴
رسول لطفی

پشتوانه نویسنده قوی در هر زمینه ای یک شالوده ای از فکرهای بلندی است که که واژگان از آن ترشح می کنند و طبق غرض ونظر به سمتی هدایت می شوند که در حیطه چارچوب ذهنیت فکری واقع شده است. 

نویسنده ای که پشتوانه فکری او نظام مند باشد عمق و دقت کلام وی قطعا بهتر است و خلاصه عظمت افکارش در پشت نوشته هایش پنهان شده است واوج کمال مکتوباتش به صحت وسقم و قوت در نظام ذهنی خودش است.

شیخ اعظم انصاری(ره) یکی از بزرگانی است که بزرگی و وسعت و دقت وعمق و پختگی و... کتاب هایش در زمینه های فقهی واصولی حاکی از قدرت فکری اوست.

یک نظام معرفت شناسانه ای که حاکم بر ذهن ایشان است وظاهرا از استاد خود علامه نراقی(ره) اخذ نموده است نظام معرفتی ضدی است. مثلا در عبارت ( لو لم یعلم أن الطهاره مما لا یرتفع برافع لم نقل فیه!) به جای آنهمه نفی می فرمود (لو نشک فی اقتضایه..) ! در رسائل زیاد از این عبارتهاست...

شیوه فهم به اشیاء شیوه وجودی نیست شیوه شناخت وجود بواسطه عدم است لذا ایشان در ظهورات می فرماید اصل عدم القرینه هم جاری کنیم.!

اینرا معرفت شناسانه ضدی می نامم که با شناخت مضاد می توان مطلب را فهم کرد.(تعرف الاشیاء باضدادها)آن موقع می توان مرز وجود وعدم را شناخت!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۳۵
رسول لطفی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۴۲
رسول لطفی


*طلبه باید در یک مثلث حرکت کند که اضلاع آن:

1. قاعده آن اجرای برنامه مرکز مدیریت به نحو خوب است.البته منکر نقصان آن برای طلبه های بااستعداد نیستیم.

2. استفاده از سنتها : مباحثه مطالعه خوب، فهم قدماء و...

3. توجه به نیاز های معاصر رسالت های حوزی تحقیقات جدید

ریز به ریز این مساله را باید در مطالعه هایتان اجرا کنید. اگر ضلع ها را خوب عمل کردید تولید علم اتفاق می افتد.

اگر از آلان دغدغه نداشته باشید نمی شود...اگر طلبه ما از همان وقت که دنبال صرف ساده می خواند دنبال تولید علم ورصد کردن مطالب نوین بود در مکاسب و شرح لمعه همین گونه عمل می کرد و اسلام را در سطح عالی تفسیر می کرد و دنبال مسائل وتولید در عرصهای اجتماعی و سیاسی وفرهنگی واقتصادی می شود.تولید علم باید از همین آلان انس بگیرید تا ذهن آماده این باشد.

آیا می شود که طلبه انسان شناسی را خوب فهم نکرده باشد؟!! متدها روش ها نکاه ها در علوم انسانی خیلی متفاوت با نگاه قدماست.. ما مفصل مطرح کردیم که تعریف فقه در دنیای معاصر باید تغییر کند لذا "حوزه فقاهت" را پیشنهاد کردیم و نسبت آن با فقه را بحث کردیم.14 عامل مهم در طول تاریخ که چرا فقهای ما به نحو حوزه فقاهت بحث نکرده اند؟! چهل قله مهم را ترسیم کردیم که از اول ظهور اسلام تا عصر معاصر برای تشکیل قله فقاهت چگونه می باشد؟!

بی مایه فطیر است نمی توان ما به ازاء سنتی که در ریشه در مبانی فلسفی ما دارد را مطرح کنیم حضرت آقا فرمودند: از بسیط الحقیقه کل الاشیاء ؛ شروع کنید...

نه ما سکر سنت را قبول داریم و نه تخدیر معاصرت را...بلکه به دنبال عقلانیت حاضر هستیم واین همان کلمه طیبه ای است که اصلها ثابتٌ وفرعها ناظر به معاصرت است!!

ما فقه را برای فقه نمی خواهیم برای حیات برای اداره اجتماع برای تعالی انسان برای غیبت حضرت صاحب می خواهیم!!

استاذنا العبدی(حفظه الله)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۲۳:۰۷
رسول لطفی

🔶حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که...

🔸امروز شنبه 13/6/95 آغازی جدید بر حوزه علمیه مبارکه قم است. امروز ما حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که بناست یک رشته علمی را؛ آری فقه و اصول را؛ بر تمام استعدادها و علاقه‌ها تحمیل کند؛ حتی اگر هیچ تعلقی و توانی برای اجتهاد نداشته باشد. حتی اگر شیفته کلام و تبلیغ باشد. حتی اگر دلداده کار در مسجد و مدرسه و دانشگاه باشد.

حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که نظام آموزشی آن بی‌شباهت به ویترین عتیقه فروشی‌ها نیست! کتاب‌ها را با هم مرور می‌کنیم:

🔹«صمدیه»، با بیش از 400 سال قدمت

🔹«البهجه المرضیه»(سیوطی)، با بیش از 500 سال قدمت

🔹«مغنی الادیب»، با بیش از 650 سال قدمت

🔹«الروضه البهیه»(شرح لمعه)، با بیش از 450 سال قدمت

🔹«مکاسب و رسائل»، هرکدام با بیش از 150 سال قدمت

🔹«کفایه»، با بیش از 110 سال قدمت

البته کتاب «معالم الاصول» با قدمت 400 سال و همین‌طور «قوانین الاصول» با قدمتی بیش از 200 سال بعد از تلاشهای بسیار از این ویترین خارج شد! گرچه بسیاری از بزرگان حوزه، هنوز هم که هنوز است، از تغییر آن‌ها بسیار ناراضی اند و شاید به همین خاطر در برابر تغییر سایر کتب مقاومت بیشتری به خرج می‌دهند

حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که بنا نیست چیزی را به شما بیاموزد که به درد امروز شما بخورد. فقهی که به شما می آموزد، فقه قرن‌ها پیش است! اگر در مکاسب خریط فن هم بشوید، از اقتصاد امروز جامعه خود، تقریبا هیچ درک درستی نخواهید داشت. حتی اگر تمامی اساتید مکاسب حوزه را جمع کنید، نخواهند توانست یک تحلیل روشن از اقتصاد جامعه خودشان ارائه دهند یا برنامه‌ای برای اقتصاد فلک زده این مردم بدهند.

حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که بناست بزرگ‌ترین فرصت‌سوزی تاریخ را به نام خود ثبت کند! فرصت پیاده‌سازی احکام اسلام آن هم در قامت یک حکومت دینی. چیزی که انبیای عظام در آرزوی آن جان دادند. چیزی که اولیای الهی برای آن جنگیدند.  اگر نظام آسیب ببیند، اگر خدایی نکرده سقوط کند، اگر بخت النصر بر آن حاکم شود، حوزه با این همه خفّت و خواری چه خواهد کرد؟!

حوزه‌ای را شروع می‌کنیم که خارج از پلیس راه قم، اثر محسوسی ندارد، اما خود را محور کونین می‌شمارد! حوزه‌ای که عالمانش برای یکدیگر می‌نویسند نه برای مردم! و نه برای دنیای واقعی! این یکی می‌نویسد، آن دیگری می‌خواند و آن دیگری می‌نویسد، این یکی بهره می‌برد. عجب دور باطلی!

حوزه‌ای را شروع می‌کنیم که پیرزن هشتاد ساله را مانند دختر 18 ساله می‌آراید تا خانه بخت بفرستد! اما نمی‌داند که این همه آرایش به حال او می‌گرید و بر کراهتش می‌افزاید. حوزه‌ ما تازه می‌خواهد کتاب‌های عتیقه‌اش را، با تمرین درست کردن در آخر فصل‌ها، تغییر نام‌ها، اجباری کردن کلاس‌ها بیاراید تا نگویند هیچ تحولی را رقم نزده است. اما نمی‌داند که این پیرزن، هرگز نمی تواند عروس جوان 20 ساله بشود!

حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که عزت نفس را در صف‌های طولانی شهریه از طلبه‌هایش می‌ستاند و خفت و خواری را به او می‌آموزد

حوزه‌ای را آغاز می‌کنیم که بناست باز هم اصول را با آن همه تکرارها و مباحث زائدش در حلقوم طلبه‌ها بریزد. چه بخواهند، چه نخواهند. مکاسب را با آن همه مباحث کهنه مثل خرید و فروش فضولات، سگ، نجاسات و... با بول ابل تحویل طلبه بدهد تا طلبه فاضل هم با امید و نشاط بر سر درس حاضر شود! امید به آینده‌ای روشن، به سینه‌ای پر از معارف، به قدرت تحلیل مسائل روز جامعه‌اش، به نجات اسلامی که به آن علاقه دارد. با این همه نشاط و امید برای فراگیری مطالب کاملا کارآمد و سرشار؛ چرا کلاس‌ها اجباری نشود؟! و چرا برایش سخت نگیرند؟! این طلبه چه دردی دارد که با این همه درس‌ نشاط آور، باز هم نمی خواهد در کلاس درس حاضر شود؟!!

اما جای ناراحتی نیست. زیرا حوزه‌ای را شروع می‌کنیم که بناست فقط 100 روز درسی فعال داشته باشد. حوزه‌ای که حتی اساتیدش و بزرگانش هم در اعماق دل و ذهن خود به بی‌فایده بودن درس‌ها و بحث‌هایش رسیده‌اند. برای همین از تعطیل شدن درس‌ها و بی‌رمق بودن آن‌ها چندان ناراحت نمی‌شوند. اگر درس و بحث‌های ما اثر محسوسی در دنیای واقعی داشت، اثر تعطیلی آن‌ها را هم احساس می‌کردیم. اما هیچ احساسی نداریم، پس چرا تعطیل نکنیم؟!

حوزه‌ای را شروع می‌کنیم که بناست نوشته‌های مرا سیاه‌نمایی بخواند. این ها را پیام نا امیدی می خواند زیرا حقایقی را که به آن عادت کرده اند، بلند بلند به ایشان یادآور می‌شود. کسی که بنای بر تغییر دارد، از عیب و ایراد نمی‌هراسد. چرا که امید صلاح و سداد دارد. مگر صادق آل محمد(ص) نفرمود: أرجی الناس صلاحا من اذا وقف علی مساویه سارع الی التحول عنها.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۴۲
رسول لطفی

درد من از فکرهای جمودی و بسته مسئولینی است که نه فقط راه را برای خود بسته اند بلکه غل وزنجیرهایی که به وسعت دیدشان بسته اند وبال گردن افرادی دیگر خواهد شد که دغدغه مند و مسئول اند و دیدشان به افق ها بلندی گره خورده است...

کنش های منفی در تعامل با اصولی که هیچ وجه عقلایی بر نفی آنها نیست از جمله درد هایی است که مرا رجور می سازد...آیا مدرک گرایی در حوزه امروز اشتباه است؟! چرا باید در حوزه امروز طلبه های خوش فکرمان را محدود بار بیاوریم و آنها را از گرفتن مدرک فراری بدهیم؟! آیا نتیجه این جز منزوی شدن محصلین جوان و حوزه علمیه در جامعه امروز نیست؟! مدرک گرایی اگر به معنای مقابل علم اندوزی باشد مرادمان نیست تا بر گفتارمان خرده بگیرید مدرک گرایی یعنی برای تعامل در جامعه شخص در دستش گواهی بر سطح از معلومات ومهارت های خودش را دارا باشد..

                                                                                              بیایید زاویه دید خود را عوض کنیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۴۱
رسول لطفی


🔵 اصلاً چرا راه دور برویم؟ چگونه حوزه را مملوّ از مصلحان بدانیم، در حالی که در همین کشور ما یک یاغی از خدا بی­خبر به نام «آقا محمد خان قاجار»، در اوضاع به هم ریخته کشور، پس از کریم خان زند، با سوء استفاده از خیانت یک یهودی­زاده به نام ابراهیم خان کلانتر، شهر شیراز را تصرف کرد و سپس با یورش به کرمان بیست هزار جفت چشم مردم بی­گناه را از حدقه در آورد و کوهی از چشم جلوی پایش ساختند! سپس تهران را پایتخت خود قرار داد و در آنجا رسماً تاجگذاری کرد و سلسله منحوس قاجاریه را بنیان نهاد و در همان حال علمای ما بدون کم­ترین توجه به این فجایع انسانی و مفاسدی که حکومت این فرد به دنبال خواهد داشت، سرگرم دعوای اخباری – اصولی بودند؟!! 

🔹چگونه حوزه­های علمیه را مهد مصلحان بدانیم در حالی که با یک فتوای میرزای شیرازی، حتی زنان دربار ناصرالدین شاه ملعون حاضر نشدند برایش قلیان چاق کنند، اما متاسفانه روحانیت نتوانست یا شاید بهتر بگوییم نخواست که از این نفوذ بالای خود در بین توده ها، بیشترین استفاده را ببرد و آن شاه خائن و بی­کفایت را خلع کند و خودش (یا یک نایب لایق از طرف خودش) سکان حکومت را به دست بگیرد.

🔹دشمنان دین در خواب غفلت حوزه­ها و سرگرمی­شان به درس­ها، کار خود کردند و آن قدر در راه بی­دین کردن مردم و تخریت چهره روحانیت کوشیدند که چند سال پس از فتوای تنباکو، وقتی در داستان غم بار مشروطیت، یک ارمنی شیخ فضل الله نوری را برابر چشم مردم تهران در میدان توپخانه به دار آویخت، نه صدایی از حوزه برخاست نه از مردم!! شیخ فضل الله مظلوم پیش از شهادت وقتی عمامه را از سرش برداشتند با دل پر خون به مردم گفت: ای مردم! این­ها الآن عمامه از سر من برداشتند، فردا چادر از سر زنانتان بر می­دارند. کسی این را باور نکرد تا وقتی رضا خان قلدر این بلا را هم بر سرشان آورد فهمیدند شیخ فضل الله شهید چقدر درست به هدف زد!

🔹چگونه حوزه­های علمیه را مصلح پرور بدانیم در حالی که این همه آموزه­های قرآنی به ما درس عزّت و شرف و دشمن شناسی و دشمن ستیزی می­دهد، ولی صدها سال کشورهای اسلامی پامال کفار و مورد طمع و چپاول آنان بوده است؟ و اصلاً بگذار حرف آخر را بزنم؛ چگونه می­توان باور کرد حوزه­های علمیه ما پر از علمای مصلح بوده است، در حالی که حوزه علمیه نجف با قدمتی هزار ساله و با آن همه نفوذ اجتماعی، به دست یک کافر مزدور (صدّام) ریشه کن می­شود؟ آیا واقعاً اگر پیامبران نیمی از نفوذ حوزه نجف را در میان مردم خود داشتند، هرگز اجازه چنین جسارتی را به دشمنان خویش می­دادند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۶
رسول لطفی


🔵 این سخن هم تلخ و گزنده است و هم باورش برای نگارنده سخت؛ که حوزه­های علمیه ما در عمر بیش از هزار ساله خود، مصلحان بسیار اندکی به خود دیده است و دردناک­تر این که حتی قدر و قیمت همان مصلحان اندک را هم نشناخته است. شاید این سخن من، کام خواننده عزیز را تلخ کرده باشد و هم اکنون نام تنی چند از علمای بنام را ردیف کرده باشد که آنان را مصلح می­پندارد. اما نگارنده نمی­توانم باور کنم که ما مصلحان زیادی در حوزه­های علمیه داشته­ایم و در عین حال غیبت کبری این قدر طولانی شده باشد؟! نمی­توانم باور کنم که حوزه­های ما مهد تربیت عالمان مصلح بوده است ولی پس از گذشت بیش از هزار سال وضع جوامع اسلامی این قدر رقّت بار باشد؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۳
رسول لطفی
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۰:۴۲
رسول لطفی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۵
رسول لطفی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۲:۵۱
رسول لطفی