نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

طرح استراتژی رهبری

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۴ ق.ظ


اندیشه رهبران باید مورد آنالیز وارزیابی قرار بگیرد ومدل جامعی برای اداره جامعه به دست بیاید وتجربه مدیران پیشین برای رهبران بعد در جامعه سازی دولت سازی ملت سازی نظام سازی بماند.

همانطور که می توانیم مقوله ای به نام تفکر ایدئولوژی ودکترین خمینیزیم را معرفی کنیم ویا حتی از ایدئولوژی خامنه ایزم یاد کنیم.



استراتژی آیت الله خامنه ای

استاد عباسی

وقتی می گوییم اندیشه استراتژیک یک رهبر تفکر ایدئولوژیک یا تفکر دکترینال او برای اداره جامعه مدل بشود 4 چیز می خواهد:

هرم جامعه:

a.      ملت سازی(تعریف نقش ها برای مردم جامعه)

b.      دولت سازی(ایجاد سازوکار حکومت است)

c.      سیستم یا رژیم یا نظام سازی که بین حکومت وملت قرار دارد.

 

·        اگر رهبری اینگونه تفکری داشته باشد صاحب تفکر استراتژیک است یعنی کل هرم جامعه را ببینیم چه افق وآرمانی دارد در افق جامعه چه نگاهی به جامعه دارد و چه نگاهی به حکومت ودولت دارد وبین این مردم ودولت چگونه نظام سازی می کند.

درکشورهای منطقه پیشروترین کشور محسوب می شویم ودر آسیا تقریبا هم طراز چین وژاپن هستیم.

تجربه جامعه سازی ملت سازی دولت سازی وسیستم سازی در 20 سال قبل از انقلاب تحت ایدئولوژی آریامهری وجود داشت اما چون بنیان ها غلط بود آن عمق ونگاهی که شاه ممکلت باید به جامعه می داد این انسان آرمانی که ارائه می داد مسیر غلط را می پیمود.

ما امروز می توانیم به جرأت از دکترین امام خمینی یاد کنیم و جزء منسجم ترین الگوها برای اداره جوامع بشری است وحداقل 50 تا60 سال طوی می کشد تا ما شقوق نظری وعملی ایشان را تبیین کنیم واز آن یک علم جدید برای اداره جامعه ایجاد کنیم.صرف نظر از این گفتارها وتصمیم گیری های مختلف امام در نقاط حساس است که یک منبع عظیم شناخته می شود.

بعد از دوره خمینی که از سال68 تا آلان ادامه دارد که تقریبا نزدیک سه دهه می رسد.در این مدت رشد علمی ما بسیار چشم گیر بوده است. ما در عصر امام راحل ومقام معظم می توان ادعا کنیم که رهبران ما می دانستند که زیرساخت ها فکری و... را چگونه برای جامعه ترمیم کنند.

 ایشان در دهه سوم قطعاتی را بحث کردند مهندس فرهنگی نهضت نرم افزاری وجنبش تولید علم مطرح کردند.بحث دیگری که از اواسط دولت نهم آغاز کردند بحث تحول است.به دستگاه های مختلف دستور وبرنامه طرح تحول دادند.مثلا در مورد آموزش وپرورش تحول بنیادی نیاز دارد.

ما می خواهیم وارد دهه چهارم بشویم باید از ساختار وسازمان منابع انسانی وجهت گیری ها متحول بشود ویک پوست اندازی در سیستم ویک پارچه سازی جدید رخ بدهد.موازی کاری ها را از بین ببریم.

مدل ذهنی هر کس را می خواهید ارائه دهید یا در تبیین نگاه رهبران چهارچوب ذهنی آنان را ببینید.وقتی از رهبری سوالی می پرسید چاره ای را از آن می پرسید:

1.      ناچار است

2.      تک پاسخی ویک محوری است.مثلا سیاست خارجی چیست؟! رقم زدن عزت است.

3.      دو وجهی است.

4.      سه وجهی است.

5.      چهاروجهی است.

در دانش تخصصی مهندسی ذهن هرگاه از کسی چیزی بپرسیم در طول مدتی به نسبت به پاسخی که می دهند می توان فهمید ذهن اینها چند وجهی است.

مقام معظم رهبری ذهن سه وجههی دارند وبرای هر پاسخی که می خواهند ارائه دهند 90% موارد سه وجه را روشن می کنند.

سیاست خارجی که ایشان مطرح ساختند:

1-  عزت

2-  حکمت

3-  مصلحت

سیاست داخلی:

1-       عزت

2-       رحمت

3-       اقتدار

همپوشانی سیاست داخلی وخارجی در حوزه عزت مشترک است.

دیواره ای از این مثلث هایی که حضرت آقا مطرح فرمودند مانند ساختار کندوی عسل که نظام شش ضلعی دارد ، حال از کنارهم قراردادن این مثلثها یک نقشه به دست می آید که نقشه استراتژیست یک رهبر خواهد بود.اگر حوزه علمی بود دستگاه فکری آن فرد می باشد.دستگاه فکری یعنی ذهن آنها در قالب یک نقشه قابل تصویر است.

یک روز مساله اصلاحات خیلی مطرح بود ایشان فرمودند:

1-     رفع فقر

2-     رفع فساد

3-     رفع تبعیض

در ائمه اطهار عمده نگاه سه وجهی مربوط به امام صادق است که بسیاری از احادیث ایشان سه وجهی است.در بین علماء وحکماء وعرفاء مثلا یک عارف اهل سنتی به نام خواجه عبدالله انصاری داریم که نظام فکری سه وجهی دارد.ایشان در کتاب صد میدان خود بین خود وخدا 100 میدان ترسیم نموده است که هر میدان سه مقام وهر مقام سه نشانه دارد.این ساختار بسیار زیبایی دارد وخودش کتاب منازل السائلین را نوشته است.

اگر رشته علمی شما بخواهید بدانید اندیشمند شما در یک صفحه انگاره های ذهنی را یک دستگاه کنید وخودتان در مدیریت علمی زندگی فرهنگی سیاسی تان بدانید که دستگاه ذهنی شما چه نقطه مختصاتی دارد وباید کامل باشد.

پس کلید ورود به چهارچوب ذهنی مقام معظم رهبری مفهومی به نام نظام سه وجهی است.ما طرح تحول دستگاه را که بررسی می کنیم وابعاد ذهنی ایشان را ارزیابی می کنیم اولا هرم مثلثی را طراحی می کنیم وچهارچوب وخطوط روشن می شود.

مثلا در 3 مرداد 1386 در دیدار با مسئولین آموزش وپرورش:

گام اول) ایشان فرمودند اول مشخص کنید محصول وخروج آموزش وپرورش چه می خواهیم باشد.اول این را مشخص کنید که این فلسفه آموزش وپرورش است. این در جامعه شناسی در تعریف نظام استراتژی product base (محصولگرایی) نام دارد.

گام دوم) بعد که معلوم شد مشخص کنید در چه فرایندی و در چه روندی این مرد وزن وجوان قرار است تربیت بشود. در جامعه شناسی نظام استراتژی process base (روندگرایی) نام دارد.یعنی خط تولید را اگر خوب بچینیم در نهایت محصول خوب به ما تحویل می دهد.

گام سوم) آدم های کارآمد بشینند واین نظام را طراحی کنند وبا شجاعت وارد میدان شوند وکارکرد های آن را بینند. Function

اگر یک مصلح اجتماعی ورهبر اجتماعی بگوید فقط محصول گرا باشد یا فقط روندگرا باشیم ناقص است ولی وقتی کارکرد آن را ببینیم.دانش آموز خنثی است هر کس با هر مبانی می تواند بگوید ما دانش آموز تربیت کردیم چه آمریکا و چه ژاپن و.. چه جمهوری اسلامی ایران باشد نهایتا همه در المپیاد مثلا ریاضی مقام بیاورد.. ولی سوال ما اینجاست آیا آنچه که از دانش آموز طراز جمهوری اسلامی در قانون اساسی طراحی شده یا در قرآن ونگاه ائمه ترسیم شده تربیت یک انیشتین خوب است؟! در نهایت به هری ترومن یک نامه بزند که هیتلر یک بمب اتم تولید می کند!

آیا غایت ما در محصول محوری وفرایند محوری همین است؟! یا اینکه انسانی می خواهیم که وقتی از دنیا می رود بگوید با دلی شاد وضمیری مطئمن با فضل خدا از خدمتت عزیزان مرخص می شوم! نیوتن و انیشتین ومارکس وبر وهگل انسان های رستگار شده ای هستند؟!

محصول محوری ، فرایند محوری،از همه مهمتر کارکرد آن چه می باشد که این انسان طراز حیات طیبه قرآنی است؟!

توصیه یک رهبر با این عمق دید نسبت به یک کارشناس صنعت وراه سازی متفاوت است بایک کارشناس تربیت نفوس واجتماعی است.

کرسی وشاسی اسکلت طرح و master plan کار در این یک جلسه سخنرانی مشخص شده بود.این هم اساس وشالوده یک نظام اجتماعی را طراحی کردن است.

کلید دیگر در حوزه بدیع بودن دکترینال ایشان نوع نگاه ایشان در قضایا است.

قدرت نرم را در سال های اخیر زیاد شنیده اید.معروف شده که طرح ژوزف نای(Joseph Nye) است.قدرت از انواع مختلف می شود نگاه کرد. قدرت تشویقی تنبیهی: این مدل سنتی اعمال قدرت است که تحمیل اراده خود بر دیگری است.  

·        صلابت قدرت به سه دسته تقسیم می شود.

o       سخت

o       نیمه سخت

o       نرم

قبل از اینکه ژورف نای قدرت نرم را تعریف کند حضرت آقا یک جمله درمورد قدرت وحکومت دارد که مال 10 سال پیش است:

در نظام شیعی ایشان حکومت را ولایت می گیرد. ولایت همان تعریف مطلقی که در مورد قدرت نرم وجود دارد.

قدرت سخت مثل فتح خرمشهر است که یک سرزمین را فتح می کنیم وآنرا آزاد می کنیم.

قدرت نیمه سخت تصرف حکومت واقتصاد است.بازار اقتصاد را باید تصرف کنیم.

در قدرت نرم نه سرزمین مطرح است ونه ساختار مطرح است. عنوان آن را " Hearts and Minds Battle" می گذارند یعنی نبرد تصرف قلب ها وذهن هاست...

شاید شما سرزمین فلسطین را غصب کنید ولی نتوانید ذهن آنها را تصرفر کنید و70سال با شما می جنگند. این قدرت نرم است. ممکن است که کسی ایران را به نحو قدرت سخت تسخیر کند ولی مغزها وذهن را تصرف کند. هنرمندها وخواننده ها روی قلب ها تصرف می کند.

عید سعید غدیرخم 6 فروردین 79:

(معنای ولایت چیست؟! اسلام در نماز وروزه وزکات و... خلاصه نمی شود.اسلام دارای نظام سیاسی است.حکومتی بر مبنای مقرر اسلامی پیشبینی شده است ودر اصطلاح عرف اسلامی نام حکومت ولایت است.ولایت حکومتی است که شخص حاکم با آحاد مردم دارای پیوند محبت امیز عاطفی وفکری عقیدتی است.ولایت یعنی ارتباط های حاکم با مردم ارتباطات فکری وعقیدتی عاطفی انسانی است ومردم به او متصل و یوسته اند وبه او علاقه مند هستند واو منشا همه این نظامات سیاسی است که خود را عبد وبنده خدا می انگارد....حکومت فقط فرمانروایی نیست حکومت نفوذ در دلها ومقبولیت در ذهن هاست....حاکم باید اول خود را هدایت کند وخود را موعظه کند..)

طبق دید ژورف نای که گذشت گفتیم هنرمندان وخواننده ها قلب ها را تصرف نموده و روشن فکرها ودانشمندها ذهن ها را تصرف می نمایند.

اما در دید مقام معظم رهبری حکومت یعنی ولایت است ولایت فقط فرمانروایی صرف نیست ومقبولیت در ذهن ها وحاکمیت بر قلب هاست.

اولا وبالذات در فلسفه سیاست غربی ها هیچ کدام همچنین فکری نیست.برخی کنار امام بودند ولی ذهنیت آنها به حکومت فرمانروایی است.

در سایت انستیتو بروکینگز وارد شوید گزارش کدام راه به ایران را بخوانید در 164صفحه 9 آپشن را بررسی می کند وبه پوچی می خورد ومی گوید: (امیدواریم روزی جرج کنان (George F. Kennan) یاهنری کیسینجر (Henry Kissinger) جدیدی متولد شود وبگوید با ایران چه بکنیم؟)

در 25 بهمن 79 ایشان با مسئولین شوراهای تامین کشور دارند.

امنیت را امری حسی نسبی ذهنی معرفی می کنند.ایشان به صراحت این نظریه را رد می کند:

(امنیت کاملا عینی و واقعی است وبا ذهنیات نمی شود درست کرد واین فلسفه بافی های ذهنی باب محافل روشن فکرانه است... مردم واقعیت امنیت وخود امنیت را در آن پرده گسترده می خواهند.)

نظریه ای که در دانشکده های امنیت که با همین پیش فرض شروع شده از دید ایشان رد شده است وکل بنیه های امنیت زیر سوال می رود.

اندیشه رهبران باید مورد آنالیز وارزیابی قرار بگیرد ومدل جامعی برای اداره جامعه به دست بیاید وتجربه مدیران پیشین برای رهبران بعد در جامعه سازی دولت سازی ملت سازی نظام سازی بماند.

همانطور که می توانیم مقوله ای به نام تفکر ایدئولوژی ودکترین خمینیزیم را معرفی کنیم ویا حتی از ایدئولوژی خامنه ایزم یاد کنیم.

کارکرد اصلی این بحث ها حتی با تواضعی که ایشان دارند وعموما در این بحث ها به امام راحل استناد می کنند وکلمه معروفی دارند(هنر بزرگ امام این بود ...)

ایشان در این مدت به سیره وروش امام استناد کرده اند ولی  امروز می توانیم در اداره جامعه نظریه هاو عقاید ایشان را تئوریزه کنیم و در محافل علمی مباحث مختلفی تشکیل می شود وتا وقتی سند ومدرکی دست آیندگان باشد که نوعی از حکومترانی کاملا شیعی وایرانی باشد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی