نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

۲۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

تابه حال اندیشه ای که شاید غم ورنج عزیزان امتحانی برای توباشد؟عکس العملت میتواند راز رابرایت بگشاید..آیا فقط دردکشیدن باآنان جواب این امتحان است؟غم ودرد عزیزان تو رابه تفکری وامیدارد که گشایش تو درآن است..قاعده دنیاهمین است هرکس رابیشتر دوست بداری یا رهایت میکند یاتو به دردکشیدن وا میدارد..اینرا ازحسین(ع) آموختم رنجش ابتلایی بوده برای امتحان عالم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۴
رسول لطفی
باسلام گفتم پیامی بفرستم که یادآور دوستی ورفاقتمان باشد تا ازاحوالت آگاه باشم و برسم اجرا ادب دلتنگ صدایت،واز ناخوشی روزگار وتنهایی هایش برایت شکوه کنم که بخواهم برای حال آشفته ام دعا کنی واز قلب مهربانت دریچه ای از نگاه حضرت صاحب را به من متصل کنی..یاعلی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۲
رسول لطفی

به مناسبت قهرمانی کیمیا علیزاده و حسن یزدانی در رقابیدت‌های المپیک 


گاه احساس میکنی نگاه ها به سمت توست و انتظارات بر دوش تو سنگینی میکند مزه مسئولیت پذیری را می فهمی ...تصمیم تو در نگاه اطرافیان به تو تغییر می کند..انسان با فهم مسئولیت پذیری است که روش زندگی را می فهمد....مشکل.ما همین است که باور نداریم مسئولیم...

اما گاهی این احساس به عرق مللت گره میخورد و عزت تو در پایان این مسئولیت منجر به عزت ملی است و شکست تو شکست ...اینجاست که اگر مسئول باشی غیرتت به جوشش آماده محیط را خود هموار خواهی کرد

آفرین به این احساس مسئولیت که عزت آفریدید کاش مسئولین ببینند و عبرت بگیرند...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۳۰
رسول لطفی


🔵 اصلاً چرا راه دور برویم؟ چگونه حوزه را مملوّ از مصلحان بدانیم، در حالی که در همین کشور ما یک یاغی از خدا بی­خبر به نام «آقا محمد خان قاجار»، در اوضاع به هم ریخته کشور، پس از کریم خان زند، با سوء استفاده از خیانت یک یهودی­زاده به نام ابراهیم خان کلانتر، شهر شیراز را تصرف کرد و سپس با یورش به کرمان بیست هزار جفت چشم مردم بی­گناه را از حدقه در آورد و کوهی از چشم جلوی پایش ساختند! سپس تهران را پایتخت خود قرار داد و در آنجا رسماً تاجگذاری کرد و سلسله منحوس قاجاریه را بنیان نهاد و در همان حال علمای ما بدون کم­ترین توجه به این فجایع انسانی و مفاسدی که حکومت این فرد به دنبال خواهد داشت، سرگرم دعوای اخباری – اصولی بودند؟!! 

🔹چگونه حوزه­های علمیه را مهد مصلحان بدانیم در حالی که با یک فتوای میرزای شیرازی، حتی زنان دربار ناصرالدین شاه ملعون حاضر نشدند برایش قلیان چاق کنند، اما متاسفانه روحانیت نتوانست یا شاید بهتر بگوییم نخواست که از این نفوذ بالای خود در بین توده ها، بیشترین استفاده را ببرد و آن شاه خائن و بی­کفایت را خلع کند و خودش (یا یک نایب لایق از طرف خودش) سکان حکومت را به دست بگیرد.

🔹دشمنان دین در خواب غفلت حوزه­ها و سرگرمی­شان به درس­ها، کار خود کردند و آن قدر در راه بی­دین کردن مردم و تخریت چهره روحانیت کوشیدند که چند سال پس از فتوای تنباکو، وقتی در داستان غم بار مشروطیت، یک ارمنی شیخ فضل الله نوری را برابر چشم مردم تهران در میدان توپخانه به دار آویخت، نه صدایی از حوزه برخاست نه از مردم!! شیخ فضل الله مظلوم پیش از شهادت وقتی عمامه را از سرش برداشتند با دل پر خون به مردم گفت: ای مردم! این­ها الآن عمامه از سر من برداشتند، فردا چادر از سر زنانتان بر می­دارند. کسی این را باور نکرد تا وقتی رضا خان قلدر این بلا را هم بر سرشان آورد فهمیدند شیخ فضل الله شهید چقدر درست به هدف زد!

🔹چگونه حوزه­های علمیه را مصلح پرور بدانیم در حالی که این همه آموزه­های قرآنی به ما درس عزّت و شرف و دشمن شناسی و دشمن ستیزی می­دهد، ولی صدها سال کشورهای اسلامی پامال کفار و مورد طمع و چپاول آنان بوده است؟ و اصلاً بگذار حرف آخر را بزنم؛ چگونه می­توان باور کرد حوزه­های علمیه ما پر از علمای مصلح بوده است، در حالی که حوزه علمیه نجف با قدمتی هزار ساله و با آن همه نفوذ اجتماعی، به دست یک کافر مزدور (صدّام) ریشه کن می­شود؟ آیا واقعاً اگر پیامبران نیمی از نفوذ حوزه نجف را در میان مردم خود داشتند، هرگز اجازه چنین جسارتی را به دشمنان خویش می­دادند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۶
رسول لطفی

واکاوی منافع و خسارت های برجام  

         سهل اندیشی یا اتکا به نقاط خیالی؟ 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۶
رسول لطفی


🔵 🔹در میان کنشگران اجتماعی با واژه­­ای به نام «مصلح» آشنا هستید. بویژه آنجا که پای تحولات اساسی و شکستن حصارها و ساختارهای مألوف به میان می­آید، پیش از هر چیز، طنین این واژه زیبا گوش­ها را می­نوازد. 

🔹به راستی مصلح کیست و فرقش با یک عالم یا سیاستمدار در چیست؟ حقیقت آن است که مصلح – همچنان که از نامش پیداست- انسانی درد شناس و درد چشیده است که تاب دیدن کژی­ها و ناراستی­های جامعه را ندارد و با همه هستی­اش به میدان درمان بیماری­های جامعه قدم می­نهد. او در این راه مقدس حاضر است از نفس و نفیس بگذرد تا رضای خالق و معبود خویش را به دست آورد.  

🔹حوزه­های علمیه باید این را بدانند که این حکومت به پای حوزه نوشته شده و بخواهیم یا نخواهیم پایمان گیر است و اگر خدای نکرده آسیبی به جمهوری اسلامی برسد، دشمنان اثری از حوزه باقی نخواهند گذارد و اسلام تا صدها سال نمی­تواند سر برآورد. باید از حوزه نجف عبرت بگیریم؛ حوزه نجف مزاحمتی جدی برای جبهه کفر ایجاد نکرده و آسیبی به منافع کفار نرسانده بود. ولی دیدیم که چطور توسط یاغی­های حاکم ریشه کن شد و بسیاری از علمایش به بدترین وجه ممکن کشته شدند. حال تصور کنید اگر کار در ایران دست چنین عناصری بیفتد چه بر سر علمای حوزه قم خواهند آورد؟

__________________________

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۳
رسول لطفی


🔵 این سخن هم تلخ و گزنده است و هم باورش برای نگارنده سخت؛ که حوزه­های علمیه ما در عمر بیش از هزار ساله خود، مصلحان بسیار اندکی به خود دیده است و دردناک­تر این که حتی قدر و قیمت همان مصلحان اندک را هم نشناخته است. شاید این سخن من، کام خواننده عزیز را تلخ کرده باشد و هم اکنون نام تنی چند از علمای بنام را ردیف کرده باشد که آنان را مصلح می­پندارد. اما نگارنده نمی­توانم باور کنم که ما مصلحان زیادی در حوزه­های علمیه داشته­ایم و در عین حال غیبت کبری این قدر طولانی شده باشد؟! نمی­توانم باور کنم که حوزه­های ما مهد تربیت عالمان مصلح بوده است ولی پس از گذشت بیش از هزار سال وضع جوامع اسلامی این قدر رقّت بار باشد؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۳
رسول لطفی
چتر رحمت رضوی بر فراز دل هایی که مملو از محبت یاراست گستردانده شده خوب به قلب هایتان نگاه کنید عطر رضا رضا برای ترمیم قلبهاست قلب هایی که زخم خورده یا بازی روزگارآنهارا فرتوت ساخته ویا ازگناه وغفلت سیاه شده اند..خوشا بحال کسانی که درجنب منبع نور رضوی دلها را به دست پرعطوفتش و نگاه ها را به مرقد منورش دوخته اند ودرگرد آستانش طواف میکنند..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۴۱
رسول لطفی

🔹مهمترین محک تشخیص صفای باطن


 بسیاری از اوقات باطن آدم‌ها با ظاهرشان تفاوت دارد؛ حتی خودِ آدم‌ها هم اکثرا خود را نمی‌شناسند...برخی ظاهر بدی دارند ولی باطنشان خوب است و بعضی‌ها برعکسند.بدترین آدم ها از نظر من همین افرادی اند که نفاق درونی خود را متوجه نیستند.. مهمترین محک تشخیص صفای باطن، قدرت مبارزه با خودش است. کسی قدرت بیشتری را در این زمینه دارد که قوه عقلانیت خود را بیشتر رشد بدهد و هواپرستی او کمتر باشد، در نتیجه صفای باطن بیشتری دارد.

(!) دین داری فقط به نماز و روزه نیست!!!!!!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۴۵
رسول لطفی

بسمه تعالى

حضور محترم برادر خوبم سلام

محسن جان نامه پر شور و صادقانه تو را خواندم از صداقت و از سوز تو لذّت بردم. گر چه تو در رنج و سختى دست و پا مى‌زنى ولى براى من که علامت زندگى و حرکت و مبارزه را در تو مى‌بینم این تب و تاب و این عکس العمل‌هاى متفاوت معناى دیگرى دارد.

من به خاطر تجربه‌هاى زیادى که دارم براى تو چند نکته را بازگو مى‌کنم؛


1 ـ این فراز و نشیب‌ها تمام شدنى نیست. مادام که راه نیفتاده‌اى مشکل برخورد و تصادف ندارى، فقط مشکل ماندن و گندیدن هست. با شروع حرکت درگیرى شروع مى‌شود و با تصمیم و انتخاب تو، مبارزه شدت مى‌یابد. هر چه قدر ارزش تو و انتخاب تو و عمل تو بیشتر شود، هجوم وسوسه‌ها و شیطنت‌ها زیادتر خواهد بود. من از هجوم وسوسه‌ها و درگیرى‌ها مى‌فهمم که ارزش بیشترى به دست آورده‌ام. از هجوم راهزن‌ها باید بفهمى که متاع و کالاى ارزشمندى دارى، پس براى مبارزه آماده باش! این مبارزه در سه جبهه شکل مى‌گیرد :

در مرحله ذهن و شناخت،

در مرحله قلب و ایمان و عشق

و در مرحله عمل و تمامى زندگى.


هجوم وسوسه و شک عامل شناخت عمیق‌تر و بینش‌تر است.

تو به جاى این فرار و پنهان کردن، به شک جواب مناسب‌تر بده. سؤالاتت را جمع بندى کن و از شک‌ها و وسوسه‌هاى مهاجم سؤال کن و آنها را مرتب و منظّم بساز.

در مورد انسان و جهان و خدا و بهشت و جهنّم و دین و مذهب، برخوردهاى ریشه‌اى و بنیادى را آغاز کن، ولى این تمام کار نیست. کار با عقب نشینى شیطان این جبهه، تازه شهوات و جاذبه‌هاى دیگر شکل مى‌گیرد. بعد شبهات، شهوات و جاذبه‌ها سر بر مى‌دارند.

و هر روز یک جور شهوت؛ از شهوت جنسى و زن گرفته تا شهوت مال و ثروت و قدرت و ریاست. شهوات را نمى‌توان با حرف کنترل کرد. احساس را با احساس بزرگ‌تر و عشق را با عشق نیرومندتر باید مهار کرد. و این جبهه  دوم مبارزه است. و تازه علم و عشق براى مبارزه کافى نیست، که با وجود ایمان باز هم انحراف و گرفتارى و وسوسه هست و این است که باید در مبارزه توجّه داشت که زمینه فساد را فراهم نکرد؛ مثل همان داستان ویدئو و حتّى براى تأمین نیازها و شهوات اقدام عقلایى کرد و براى انتخاب همسر از بستگان و اقوام، به صورت عقد بسته برنامه گذاشت و یا با ورزش و دوستان مناسب و دیر به رختخواب رفتن، مبارزه را دنبال کرد. و تازه با این همه شناخت و عشق و تمرین و واکسیناسیون، باز ممکن است که انسان در عمل بلغزد و به فسادى مبتلا بشود، پس سعى کن که زود باز گردى و توبه کن و ناامید نباش. گناهى که به توبه متصل شود و تو را به خدا تسلیم کند از طاعتى که تو را مغرور سازد بهتر است.


2 ـ نکته دوم این که دوستان مناسب را جستجو کن و فضاى مناسب را فراهم کن. گوسفندِ تنها، طعمه گرگ مى‌شود. تنهایى آفت بدى است. در تنهایى به فکر تولید و تکثیر باش و دوستان را خلق و یا کشف کن.


3 ـ به مشکلات هجوم بیاور. زندگى یعنى مشکل و انسان یعنى کسى که این مشکلات را از میان بر مى‌دارد، نه خودش را ببازد و خودکشى کند.

اگر مشکلات را محاصره نکنى، مشکلات تو را محاصره مى‌کنند و ناامید و ذلیل مى‌سازند.


4 ـ براى تمرکز جدید، شهوات را با ازدواج و یا ورزش و دوستان خوب کنترل کن.

و ترس از آینده و رنج ناامیدى را با تکیه بر فضل خدا و محبّت او مهار کن؛ که خود باختگى در شهوت و ترس و ناامیدى سه پایه محکم شیطان هستند.


5 ـ در هر حال تو با این همه افت و خیز طبیعى هستى و سعى کن به جریان بالاتر از این طبیعت همگانى دست بیابى این سعى شامل شناخت و عشق و تمرین و عمل و در هنگام ناتوانى و زمین خوردن حتى عجز و اضطرار تو مى‌شود؛ که «أَمَّن یُجیبُ الْمَضْطَرَّ اذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء» را فراموش مکن و مؤمن عاجز مى‌شود اما مأیوس هرگز.


با انتظار رشد بیشتر.

على صفائى حائرى-  25 / 8 /  75

📚 مشهور آسمان، ص 244 


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۸
رسول لطفی

دنیا را نه آنقدر سیاه میبینم که روشنایی و نور را به دست دنیای خیال سپرد و نه آنقدر زیبا که از دست رنج ویلا دنیا رهانیده باشم چ اگه اساسا دنیا زمینه رشد است که پایه اش بر ابتلا بنا شده...

در این هیاهوی آزمایش ها و سختی های دنیا مواهب الهی وجود دارد که در پساپس سختیها شمع امید را در دل ما نگاه می دارند در تنهایی ما همدم دلهایمان هستند و مشکلاتمان پشیمان اند ودر گره محبت را در قلبمان محکم میکنند وراهنمای شبهای ظلمت ما در مسیر رسیدن به نور هستند..

رفیق خوب از همان مواهب است..کسی معنای رفاقت را درک می کند که طعم رفاقت را در سختی چشیده باشد و رفیق نماها را تمییز داده باشد..

از تمامی رفقای گلم خصوصا سیدهادی عزیزم و داداش گلم سیدمهدی آرزوی بهترینها را دارم..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۹
رسول لطفی
اگر در تمنای بزرگی فکر ودل هستی تا عملت وسعت پیدا کند و امور خار برای تو خار نشود همه در خردبینی نفس است..حصار فکر ودل تو تکبری است که از خود ساخته ای باید خود رابشکنی تا فکرت وسیع شود..قاعده دنیاست تواضع کن تابزرگ شوی خود را بشکن تا ازغل وزنجیرهوس ها که تو رامشغول میدارد رهاشوی..راه ورسم زمانه است که تکبر را ازتو بگیردچراکه مال تو نیست تویی که آغازت نطفه ای وانتهایت طعام موجودات خاک..خود را حقیربدان تاکبریای او قلبت را پرکند آن گاه بزرگی خواهی کرد..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۵۹
رسول لطفی
به بزرگی وسعت دنیا به پهنای هفت آسمان دل تو وسعت او را دارد کافی است بزرگ بیاندیشی..از خرده ریزها جداشو که نفست را خرد کرده ای تو به دنبال بزرگی باش ن بزرگ بینی بزرگ فکرکن تو مال این دنیانیستی تو فراتراز زمانی وقتی جهان بینی تو وسعتش بزرگتراز این عوالم شد قلبت مشغول آن نخواهد شد از امور جزیی لغو مثل فیلم دیدن فوتبال دیدن و... فرار کرده به دنبال اهداف بلند خود خواهی بود..کافیست امتحان کنید یاعلی ..نظر فراموش نشه..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۹
رسول لطفی
سخنمان را ازاینجا آغاز کنیم که آیادر طول روز زندگی میکنیم تا نماز فرا برسد واقامه بزرگترین عبادت الهی انجام شود یا در کنار زندگی روزمره وقتی هم به عنوان حاشیه درکنارش داریم؟!زندگیمان باید برمحور نمازباشد..دراوج بهبهه ها ولذات زندگی دربهترین ساعات او دوست دارد که خودش را به رخ بکشد وما درآن لحظات به خود تلقین کنیم که منبع خیر وشری که به مارسیده ازآن اوست تا قدرش را بدانیم وارزش ها را دربهترین وبدترین شرایط بیابیم..قبول دارم باید زندگی سراپای معنویت باشد ولی شروعش با محور قرار دادن نماز است ..اینطور نیست؟
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۷
رسول لطفی
درحالی که انسان امروز از خود بی خود شده وسایه شوم تمدن غرب بر زندگی ها افتاده انسان است که به دنبال راه فرار وآرامشی ابدی است تا اضطرابها ودلتنگی ها را رهاکند..سر خود رازیر برف سرد وحشتناک پارتی هاوشراب ومواد ودنیای روزمره خود کرده وغرق در غفلت غوطه میخورد اما چه کند که درجمع هم اضطراب تنهایی وترس پایان ناخوش دنیا گریبان گیراوست..آرامشی که قلبش را درآن سکنی دهد آسوده خاطر از فردای خود زندگی معنوی خود راشروع کند..اسلام که تنها دین آمیخته با فطرت است وخدایی که از اسراروتنهایی او آگاه است منبع،ذکر، را پیشنهاد میکند: که فقط دلها باذکر او آرام میگیرد ..
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۵
رسول لطفی