درس رفاقت
پنجشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۰۶ ب.ظ
دوست داشتن هایم چه قدر با دوست داشتنی هایش متفاوت است...اندک مقایسه ای کافی است تا بفهمم چه قدر ضعیفم در محبتم که یاد گرفتم از مصطفی دل ببندم به پای رفاقت ولی وابسته نشوم...سراسر محبت بود ولی در اوج عقلانیت چون دلش را وابسته به کسی کرده بود که لیاقتش را داشت... کسی میتوانست دل بزرگ او را پر کند که که وسعتش بی نهایت باشد و سر ریزش در محبت به دوستش تجلی میافت...
(به یاد شهید مصطفی کاظم زاده)
کتاب زیبای دیدم که جانم میرود را که دوستم علی آقا پور معظم بهم هدیه داد رو مطالعه کردم فوق العاده عالی...
در گلزار شهدای قم این مطلب را نوشتم
شما هم بخوانید و نظر بدید برام وبه دیگران هم توصیه کنید...
۹۵/۱۲/۰۵