
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نکنید . . .!
شاید از دور علمدار حسین
مشک طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،
می رسد تا که از این آب روان،
پر کند مشک تهی، ببرد جرعه آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر بی شیر رباب
نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .!
آب را گل نکنید . . . . !