ضرورت واهمیت ادبیات عرب از دیدگاه استاد جعفری(1)
ضرورت واهمیت مطالعه ادبیات
از نگاه استاد عباس جعفری(شماره یک)
# آنها که داعیه مسئولیتی در حوزه ها دارند طوری پیش رفته اند که ادبیات حذف شده است.در سال 72 زمزمه هایی بود که این کتب به روز نیست.صمدیه انموذج وشرح تصریف را کتب مطلوب نمی دیدند.واین حرف ها سبب شده این کتب خوانده نشود وبه بهانه این که باید مدون وتحت برنامه بشود تا ثمره مترتب شود شروع کردند ایجاد مراکز!! وبعد از بیست سال ادبیات له شد به حمدلله! وتا حدود زیادی پیروز شده اند وقدرت خواندن عبارات عربی برای 90 درصد مقدور نیست..!
در بعضی از شهرها مثل مشهد که گرایش به ادبیات ظاهرا زیاد است ولی چون جامعیتی احساس نمی شود افراد تک بعدی هستند لذا حرفشان اثر ندارد.
اراده در طلبه ها از بین رفته است ومدرک وآمار نشان دادن تلبیس واقعیت است.کسانی که اراده دارند به علم وادبیات خدمتی کنند نیاز به استقامت وصبر دارد واز مسیر نباید خارج شد.ادبیات حرف اول را می زند.شرح دمامینی را از باء بسم الله تا آخرش باید خوانده شود.حاشیه دسوقی /حاشیه حصام/حاشیه انموذج باید خوانده شود..
جهت دیگر اینکه اگر ادبیات قوی باشد فضایل رشد می کند وموضوعی قابل تصدیق واثبات است.یکی از رذیلت ها وارفتگی است شاید نمودش هم بیشتر است وهیچ اراده ای ندارند.طلبه اگر شناخت نداشته باشد عمرش را باخته است! تشخیص از آن جاست که از امثله را که شروع می کنیم اشکالات را در شروح ببینیم وذهن ما درگیر بشود..چرا باید به برنامه های آرشیوی دلبند بشویم؟! هدف مان چیست؟!
حال کسانی که می خواهند وارد ادبیات بشوند باید وقت بگذاریم ویاد بگیریم.یک معنا را باید به دهها عبارت بنویسیم واین یک قسمتش منوط به قوه عاقله است انسان به نحوی که فکر می کند زندگی می کند.یک ذوق سلیم می خواهد حسن را از قبح تشخیص داد.
ما در سه زاویه ادبی باید کار کنیم واعتقادم این است کتب حذف شده باید برگردد.بدون اینکه یک حاشیه از حواشی جامع المقدمات را جا بگذارد.استعدادها وکشش ها متفاوت است..باید آزاد گذاشت! مهم فهم است ولو 5 سال طول بکشد.
یکی از حجت های نحو الفیه ابن مالک است.مافوق نظر ادباء ولغت شناسان حرف ابن مالک است..! این الفیه را باید افراد حفظ باشند.شاید 10 سال طول بکشد..آیا اینها که در موسسات هستند آیا سواد دارند؟! من که نمی توانم عربی بنویسم چرا لمعه می خوانم؟! قوه تشخیص وتفکر را گرفتند وباید زود زود بخوانیم بریم بالا؟! خب واسه چی؟! مگه چه خبره؟!
حال هر مبتدی باید سه مسیر را طی کند:
1. تمام کتب مرسوم را باید بخواند.اگر کسی مطول نخواند ،شمسیه نخواند شفا واشررات نخواند تفسیر مجمع البیان نخواند در ادبیات 50 60 کتاب نخواند معطل است ومصداق یحملون اسفارا خواهد بود.این اولین قدم است وبرای خواندن صرف مقدم از نحو است.بعضی از علوم ادبی را خیلی نیاز داریم.در صرف سه کتاب را باید خواند: اولین کتاب شرح تصریف است نوبت به دومین کتاب صرفی است وآن شرح نظام الدین است.تازه اگر این دو کتاب را بفهمد اشتهاء پیدا می کند وسومین کتاب که کفایه ادبیات صرفی است وسختر از کفایه الاصول آخوند خراسانی است شرح شافیه است! خیلی مهم است وشاید 90 درصد از ما نتوان شافیه را بخوانیم..در کنار اینها دیوان سید رضی را تجزیه وترکیب کنید.دیوان سیدحیدر حلی را باید بخوانید دیوان متنبی معلقات صرفی وخیلی از دیوان های عربی وفصیح را...!