نقطه سر خط

نقطه سر خط
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
  • ۳۱ ارديبهشت ۹۶، ۲۲:۳۰ - یا حسین
    یاعلی

مبانی فلسفه صدرایی

شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۱۳ ب.ظ

مبانی فلسفه صدرایی

حجت الاسلام عبودیت


بسم الله الرحمن الرحیم

مبانی فلسفی صدرا

حکمت متعالیه یک زمینه قبلی دارد و در آن زمینه قبلی به وجود آمده است:

پیش ملاصدرا 4 مشرب فکری بوده است:

1.     مشاء

2.     اشراق

3.     کلامی:

a.     اشاعری

b.     معتزلی

4.     عرفانی

خیلی ها سعی کرده اند اختلافات را کنار زده ویک وجه واحد درست کنند مثل خواجه که بین کلام وفلسفه پیوند داد به نام تجرید الاعتقاد که خیلی کتاب مهمی است.علامه حلی شاگرد ایشان به این کتاب شرح زده به نام کشف المراد!

لذا درگیری اساسی بین مشاء واشراق وعرفاء بوده است.ابن سینا در اواخر عمر خود به عرفان عملی گرایش داشته است.

ملاصدرا با این سه مشرب مواجه بوده است. خیلی ها هم سعی کرده اند اینها را آشتی بدهد.شیخ اشراق سعی داشت بین عرفان و فلسفه آشتی برقرار بدهد اما نه تنها موفق نبود بلکه مشرب جدیدی تاسیس شد که منجر شد این اختلافات بیشتر شود.

ابن ترکه صاحب تمهید هم سعی خود را کرد ولی نتوانست.

اما ملاصدرا در خیلی موارد توانسته بین اینها جمع کند.خود یک اشراقی قوی است زیباترین تعلیقات بر حکمت اشراق ملاصدراست همچنین یک مشائی قوی است دلیل آن کتاب تعلیقات بر الهیات شفاء و در عرفان نظری وعملی هم که خود به مکاشفات عقلی هم رسیده بوده است! اساتید خوبی داشته است ودر بسیاری از موارد نشان داده که در حکمت متعالیه یک جایگاه عظیم دارد.

سوال مهم این است که قوام حکمت متعالیه چیست؟! فصل ممیز آن با سایر مشارب چیست؟

اگر یک بررسی نسبت به مسائل حکمت متعالیه داشته باشیم 3 دسته مسائل داریم:

1.     دسته عمومی : همان حرف های ابن سینا که توضیحات ایشان داده است.

2.     طبق مبنای قوم سخن گفته و ابتکاری داشته ولی خودش قبول ندارد.

3.     بر مبنای اصالت وجود بیان نموده است.

فصل ممیز حکمت متعالیه همین مساله اصالت الوجود واعتباریت ماهیت است. چگونه این مساله ابتکاری فصل ممیز شده است؟!

خصوصیت این مساله این است که مرز بین ذهن وخارج روشن شد! قبل از این این مسائل باهم قاطی می شده است ولی این مشکل بدین واسطه حل شد.

مثلا شخصی را می بینید که ورزش می کند بعد متوجه می شوید این تصویر در آیینه شخص است وصاحب آن رو به روی آیینه در حال ورزش است...این تصویر نه اراده ای دارد نه ورزش می کند ولی اشتباها شما ابتدا این صفات را به این تصویر نسبت می دادید با تلنگر اینکه اینها تصویر هستند احکام واقعی را به اینها نسبت نمی دهید.

حال نقش همین تلنگر را مساله اصالت الوجود واعتباریت الماهیت بازی می کند.واقع یک چیز دیگری وراء این انسان وگل ودرخت وسنگ وآب یک چیز دیگری است.اینها تصویر هستند.آن واقع هیچگاه به ذهن ما نمی آید.

پس احکام ماهیت برای ذهن است واحکام واقعیت برای خارج است.این کار اصالت الوجود است.

چون همه افراد اصالت الماهوی فکر می کنند یعنی مثلا اینگونه معتقدند که جهان خارج را همین انسان ودرخت وکتاب و.. ساخته وپر کرده است.اینها واقعیاتی هستند که جهان از اینها پرشده است.یا مثلا آیا زید انسان است؟! بله! پس ماهیت در خارج است.

طبق اصالت ماهیت انسان هم در ذهن است وهم در خارج است.ماهیت در وعاء حاضر هستند وقتی به ذهن می آیند نفس ذات باقی می ماند وخارجیت را از آن گرفته اید.ماهیت یک حقیقت است وبدون خلل در ذات می تواند هم در ذهن باشد وهم در خارج باشد.

اصالت وجود واعتباریت ماهیت یک مساله است. اما این مساله بخاطر نقش عجیب او در فلسفه تبدیل به یک اصل شده است.خیلی از مشکلات بواسطه این مساله حل می شود.

یکی از نتایج آن تشکیک در وجود است که بواسطه همین تشکیک اغلب مسائل حل می شود. بواسطه آن وجود رابط معلول وحرکت جوهری خصوصا حرکت اشتدادی حل می شود.

هر مساله در حکمت متعالیه در نفس یا ادراک یا خداشناسی مبتنی بر یکی یا چند تا از این چهار مساله است.که سه تا از این مسائل به اصالت الوجود رجوع می کند.


اصالت وجود

وجود رابط معلولی

حرکت جوهری

تشکیک وجود

مثلا مساله "بسیط الحقیقه کل الاشیاء را بواسطه تشکیک حل می نماید.

سوال بعدی:

آیا حکمت متعالیه به نحو یک کشکول از همه مشارب بوده است در این صورت که حکمت نیست!! یا اینکه دارای نظام منسجم است؟ چگونه استفاده کرده است؟! به عبارت دیگر روش شناسی ملاصدرا در حکمت متعالیه چیست؟

فلسفه موضوعش هستی وموجود بماهوموجود است.اما روش فلسفه روش برهانی دارد. پس فلسفه هستی شناسی برهانی است.پس دارای 2شرط است.لذا اگر یک مساله هستی شناسی را از روایات اتخاذ کنیم فلسفی نیست چون نقلی است یا اینکه یک عارف مساله هستی شناسی را شهود کرده وبرای ما بازگو بنماید این هم مساله فلسفی نیست. برهانی یعنی بدیهی باشد ونیازمند تلاش فکری برای حصول ان نباشد.

مدعی ملاصدرا این است که حکمت مبتنی بر روش تعقلی وبرهانی است.(البرهان طریق موثوق به موصل الی الحق انما البرهان هو المتبع فی الااحکام العقلی) روش حکمت نه تنها بواسطه برهان محقق می شود بلکه تنها راهی برای رسیدن به حق همین است.

خب پس چرا در اسفار می بینید یک جلد آن پر از آیات وروایات است ویا پر از اقوال فیلسوفان مثل ارسطو و... است اگر فلسفه را برهانی وعقلی می دانید پس اینها چیست؟!

ملاصدرا شرح فلسفی را برهانی می داند و این اقوال وآیات وروایات را در مقام داوری نیاورده است یعنی برای اثبات مساله ای از اینها استفاده نکرده است بلکه بعد از اثبات مدعی شواهدی را برای تحکیم قول خود می آورد.

یک موقع می گوییم حکیم بدون کشف حکیم نیست ولی یک موقع می گوییم حکمت بدون کشف حکمت نیست واینها با هم متفاوت است.

ملاصدرا می گوید اول هر مساله را کشف کردم بعد از آن استدلال کردم.حکیم باید شهود داشته باشد واینها را دیده باشد.ادعای ملاصدرا این است که حکیم بدون کشف حکیم نیست.اما در حکمت باید مبتنی بر برهان عقلی باشد.

عبارت دیگری از ایشان این است: ( لا اعتداد ببرهان وکشف والکشف التام لایمکن الوصول الیه فی العقلیات الصرفه الا من طریق البرهان والتحقیق لکن باعانت من ریاضات الشرعیه...)

نکته دیگر اینکه (ولیعلم ان مقتضی العقل السلیم لاینافی الشرع الصحیح کیف یسوغ کون مقتضی البرهان مخالفا لموجب المشاهده؟!)

مایک حکمت دان داریم ویک حکیم داریم.کسی که فلسفه می خواند حکمت دان است ولی حکیم نشده است(من یوتی الحکمه فقد یوتی خیرا کثیرا)   

ممکن است کسی بگوید از مقدمات برهان متواترات است.لذا اگر ده نفر بگویند یک چیزی را توصیف کنند آنرا قبول می کنند وچرا قول فلاسفه وعرفاء را که یک چیز نقل کرده اند را نتوان اخذ کرد؟!پس اگر ملاصدرا در اسفار از اقوال عرفاء وفیلسوفان بهره برده مشکلی ندارد.

پاسخ این است که معانی ومفاهیم ماورائی در ذهن ما وتصور ما نمی آید.ما خاطراتی ومفاهیمی نسبت به آن عالم نداریم.مشکل اینجاست که فهم ما نسبت به عرفاء نداریم پس اگر تصدیق می کنیم یعنی می دانیم حرف آنها کاذب نیست.

کشفیات عرفاء که برای ما قابل فهم است واقوالی از ائمه که راجع ماوراء عالم است که برای ما قابل فهم است وبدانیم مراد امام همان است می توان استفاده کنیم.البته خود فهم اقوال ومراد ائمه خود یک مقوله مفصلی است.

فیلسوف می خواهد هستی شناسی را بیان کند که قابل تفهیم وتفهم باشد.هستی شناسی عرفانی قابل نقل وانتقال نیست.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی